“”” خود سازی با طعم هنرهای رزمی”””
مرد” تائو ” فقط زمانی از بازوهایش استفاده می کند که راه چاره ی دیگری نداشته باشد و در مبارزات خود، اصلا احساس شور و شعف نمی کند. اگر از مبارزات خود احساس شادی کند، به این معنی است که از کشتار انسان ها لذت می برد.کسی که از قربانی کردن انسان ها خوشحال شود نمی تواند اراده ی خود را نشان دهد ( تائو ته چینگ / تالیف: لائوتزو).
در بین مخلوقات، انسان ویژگی بسیار ممتازی دارد که وی را برهمه ی موجودات برتری بخشیده است. پروردگار حکیم انسان را به واسطه ی نیروی عقل و اندیشه کرامت بخشیده است و کرامت حقیقی انسان، نوعی کرامت اکتسابی است که در سایه ی ایمان و عمل صالح و عبودیّت پروردگار و در پیش گرفتن تقوای الله به دست میآید و با این نوع کرامت است که انسان به بالاترین درجات قرب و مقام خلیفه اللهی ،نائل می گردد.
پروردگار رحمان در سوره ی اسراء/ آیه ۷۰ میفرماید: «به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم ، و آنان را در خشکی و دریا ) بر مرکب هایی که در اختیارشان گذاشتیم ( سوار کردیم ، و به آنان از نعمت های پاکیزه روزی بخشیدیم ، وآنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری کامل دادیم ».
از ترجمه آیه ی فوق نتیجه می گیریم که انسان به عنوان اشرف مخلوقات دراستفاده صحیح از نعمت های مادی ومعنوی که پروردگار حکیم به وی عنایت فرموده است وظایف و تکالیفی بس سنگین بر عهده دارد و به هیچ عنوان حق استفاده ی نادرست از آن ها را ندارد زیرا که هم در برابر نعمات و هم در برابر یکایک سلول های خویش مسئول است.
پروردگار مقتدر در آیاتی از قران کریم زیان رساندن انسان به جسم خود را مورد نکوهش قرار می دهد و این عمل را جایز نمی شمارد (بقره ۲۱۹ ، بقرة ۱۷۳ ،نساء ۲۹). بنابراین انسان حق ندارد از جادههاى خطرناك (چه از نظر ناامنى و چه عوامل جوى یا غیر آن) بدون پیش بینى هاى لازم بگذرد و از مواد غذایی ناسالم که بر روح و جسم او اثرات زیان باری بر جای می گذارد تغذیه نماید و یا برای بدست آوردن پول، مقام ، شهرت وسایر نیت های ناپاک، سلامتی خود را در معرض خطر قراردهد و یا حتى در میدان کارزار و جهاد بدون نقشه و برنامه وارد عمل شود. در تمام این موارد، اگر بىجهت جان خود را به خطر اندازد مسئول است.
” بنابراین ضروریست که انسان قبل از انجام هرعملی بسنجد که آیا کاری که می خواهد انجام دهد برای او منفعت و پیامدهای مثبتی را در پی دارد و یا آثار و نتایج منفی”
آزادي و آزادي خواهي نیز که بزرگترين موهبت الله و از متعاليترين ارزشهاي انساني است جز در سایه ی بندگی رب العالمین و رهایی از قیود خواهش های نفسانی حاصل نمی شود .در اهميت و عظمت فضيلت آزادی همين بس که در طول تاريخ همه جنگها و نبردها براي تحقق آن به وجود آمده و قرباني ها و خونهاي فراواني در اين راه نثار شده است.
اميرالمؤمنين (ع) می فرمایند:
” اي مردم، هيچيک از آدميان آقا يا برده ديگري آفريده نشده اند. بلکه تمامي انسانها به طور يکسان، آزاد به دنيا آمده اند و کسي را بر ديگري امتيازي نيست “.
مقدمات فوق زمینه ای بود برای شروع بحث اصلی که در مورد ورزش های رزمی و هنرهای رزمی است تا آشکار شود که چه ارزش های معنوی و اخلاقی در این سیستم ها وجود دارد که باید ارج نهاده شوند تا مبادا به فراموشی سپرده شده و یا اینکه به ضد ارزش ها بدل شوند.
همانطور که می دانیم هنرهای رزمی و ورزش های رزمی شامل تکنیکها، تاکتیک ها و فنونی است ( باسلاح و بدون سلاح ) که با انگیزهها و دلایلی همچون: دفاع از خویش، رقابت درمسابقات،کسب اعتماد به نفس، سلامتی بدنی و تناسب اندام، سرگرمی، تفریح ، با هدف آموزش وهمچنین رشد و تعالی ذهنی، جسمی و معنوی تمرین می شوند. تاثیرمکاتب اسلام، تائو و ذن بر برخی هنرهای رزمی و تاکید بر خود سازی که از طریق تمرین و ممارست حاصل می شود، سبب شده تا وضعیت ذهنی و معنوی هنرجویان اهمیت بالایی داشته باشد و به ذهن و بدن به عنوان یک واحد پیوسته نگریسته شود ( کهنترین لوحی که حدود ۵۰۰۰ سال قبل در بابل حکاکی شده است و در آن تصویر نبرد دو انسان به تصویر کشیده شدهاست مدرکی مبنی بر منشا و مبدا پیدایش هنرهای رزمی است ).
بر اساس روایتهای اساطیری معبد شائولین؛ راهبی هندی به نام “بودهید هارما ” که در قرن پنجم میلادی برای معرفی آئین بودا به چین آمده بود، وقتی به معبد شائولین رسید، متوجه شد که راهبان این معبد بسیار ضعیف هستند و قادر نیستند در مقابل غارتگری راهزنان مقاومت کنند. به همین جهت فرم های رزمی و تنفسی را برای تقویت قوای درونی و بیرونی به آنها آموخت تا بتوانند در مقابل زورگویی ها و ناملایمت ها بایستند ( پیدایش و تکامل هنرهای رزمی در جهان/ مترجم: ژيلا پويان).
تفکری که در دنیای ورزش های رزمی و خصوصا هنرهای رزمی از جایگاه ویژه ای برخوردار است ارج نهادن به پرورش عضلات در کنار نیروی ذهن و فکر می باشد و حتی به یقین می توان گفت که ارزش فکر بسی بالاتر است زیرا این فکر است که جسم را بسوی انجام حرکات صحیح و عالی سوق می دهد ( فکر شما باید بنفع شما کار کند نه به زیان شما ).
با توجه به اینکه هدف اصلی هنرهای رزمی پرورش روح- جسم و شخصیت اخلاقی است ،اما متاسفانه در مواردی شاهد هستیم که برخی سیستم ها از این هدف پاک فاصله زیادی گرفته اند به گونه ای که جایگاه خودسازی و پرورش روح تا حد زیادی محو شده است.
برگزاری برخی رقابت های ناسالم ورزشی که تنها با هدف کسب درآمد و سود بالاتر برای شرکت ها و موسسات اجرایی صورت می گیرد سبب شده تا روحیه ی پهلوانی و جوانمردی در دنیای رزمی کم رنگ شده و یا به کلی رو به فراموشی رود و تنها قهرمانی و کسب مدال آن هم به هر قیمت و نیتی که شده سرلوحه ی کار شرکت کنندگان قرار گیرد و در این بین چه آسیب ها و مصدومیت هایی که بواسطه ی تبلیغات بی اساس که از جانب مسئولین اجرایی صورت می گیرد، گریبان گیر ورزشکاران نمی شود.
مسئولینی که با شعارهای تبلیغاتی، حماقت را جرات جلوه می دهند و با بخشیدن عناوین خیالی به شرکت کنندگان برای میدان های رزم خود بازار گرمی می کنند و افکار بسیاری را بازیچه ی نیات منفعت طلبانه و ناسالم خود قرار می دهند چه خیانت بزرگ و نابخشودنی را که در قبال جامعه رزمی مرتکب نمی شوند…!!!
امام علی (ع) در قالب نیایشی می فرمایند : پروردگارا؛ اعضا و اندام مرا در طریق خدمت به خودت نیرومند گردان و اعصاب و افکارم را به عزم و استواری محکم فرما تا بتوانم از تو اطاعت کنم و در خدمت بندگان تو باشم تا آنان از وجود من در امنیت و آرامش به سر ببرند.
این نیایش آدمی را به تامل وا می دارد که آیا به واقع پسندیده است که کامل ترین نسخه هستی و احسن و اشرف مخلوقات برای دستیابی به آمال واهداف خویش قدم در صحنه ها و میدان هایی گذارد که از شان،مقام و منزلت او بکاهد و با خلق صحنه هایی دور از انسانیت که از آسیب زدن به جان همنوع خود شکل می گیرد خرسند گردد؟؟؟
ویل دورانت درکتاب تاریخ تمدن می نویسد: بردگان، اسیران جنگی، مجرمان و یا افرادی را که محکوم به ارتکاب قتل شده بودند از سراسر امپراتوری به رم می آوردند و به مدرسه گلادیاتورها می فرستادند و اندکی بعد به مسابقات رزمی می کشیدند. اگر به طور استثنایی شجاعانه می جنگیدند، ممکن بود فورا آزاد شوند؛ اگرصرفاً پس از رزم زنده می ماندند، مجبور بودند باز و باز در ایام تعطیل بجنگند. اگر سه سال دوام می آورند، تبدیل به برده می شدند و رومیان خود را بزرگوار می پنداشتند که بدین اسیران فرصتی داده می شد تا در میدان ، زندگی خود را نجات دهند.
این همه تعدی، تنها درباره ی انسانها جاری نمی شد؛ بلکه، حیوانات نیز به مثابه ی اشیا، موجبات سرگرمی و تفریح این خود کامگان را فراهم می کردند. مجرمان محکوم را که گاه پوست حیوانات در برشان می کردند تا به حیوانات شبیه شوند، نزد درندگانی می انداختند که خصوصا برای آن موقع گرسنه نگاه داشته شده بودند. موجودات بی اراده ای که ملعبه ی دست می شدند و در میدان های نبرد گلادیاتور ها صحنه هایی دور از انسانیت خلق می کردند در مواردی مرگ باتمامی درد و رنج برایشان ممکن می آمد و گاهی جراحاتشان چندان عمیق بود که پزشکان آنان را برای مطالعه ی تشریحی داخلی به کار می بردند.(شرح بیشتر در کتاب تاریخ روم باستان/اردشیر خدادادیان).
قبل از ظهور اسلام، انسان به عناوین مختلفی مورد تحقیر قرار می گرفت.گاهی خودش اسباب تحقیر و خواری خود را مهیا می کرد و با فراموش کردن عظمت و کرامت انسانی خود را به پای بت های خود ساخته می انداخت و شخصیت خود را در مقابل آنها خرد می کرد و گاهی نیز به سبب اعمال ناپسندی که مرتکب می شد نوعی تذلیل انسانی را به نمایش می گذاشت و خود را از بام شرف انسانیت به پایین پرت می کرد و مرتکب انواع جرائم انسانی می شد.در این میان پیامبر اکرم (ص) با بیان توحید پروردگار انسان را با مقام والای انسانیت آشنا ساخت و در این راستا زحمات و مشکلاتی را متحمل شد، که انسانهای عادی از تصور آن نیز بیم دارند. ایشان همچنین در پرتو دستورات الله قانونی برای جامعه بشری وضع فرمود و شرف و عزت پایمال شده انسان را به او باز گرداند.
حال با این تفاسیر؛ آیا به واقع پسندیده است که در قرنی که دانش حاکم است شاهد این چنین رفتارها و رقابت های ناسالم از جانب جامعه ی رزمی ، برخی سیستم های رزمی و حتی رزمی کارانی که یکایکشان می توانند الگویی ارزشمند برای کشور و کودکان مرزو بومشان باشند، باشیم؟؟؟ بس جایگاه تعالی روح – جسم ، خودسازی و پهلوانی که از رزم سراغ داریم،کجاست؟؟؟
در برپایی این چنین صحنه ها که برای جامعه رزمی توهینی بیش نیست چه کسانی مقصرند؟؟؟
مسئولین؟؟؟ شرکت کنندگان؟؟؟ و یا تماشاچیانی که برای نظاره بازیها سر از پا نمی شناسند؟؟؟
” قضاوت با شما “
چند پیام اخلاقی از امام علی (ع):
حکمت ۲۳۳ نهج البلاغه / حضرت علی (ع) خطاب به فرزندشان امام حسن (ع) :” هرگز کسی را به مبارزه دعوت مکن اما اگر تو را به آن فرا خوانند بپذیر، چه آن کس که تو را به پیکار فراخواند متجاوز و ستمکار است ومتجاوز وستمکار بازیچه هلاک (ناگزیر شکست پذیرد) “.
خطبه ۱۲۳ / “به هنگام رویارویی با دشمن هر یک از شما که در خود استواری و صلابتی احساس کرد ودر همرزم خویش سستی وضعفی دید باید که به شکرانه برتری بر همرزم از وی چنان دفاع کند که از جان وهستی خود که اگر پروردگار میخواست هر دو همسان (مثل هم) میشدند”.
سی فو آیت شایان فر/ چهارم دی ماه ۱۳۹۴
با سلام و درود خدمت استاد قهرمانی و استاد شایانفر
مقاله بسیار عالی و مفیدی بود. چند وقت پیش کلیپی از مبارزه قفس دختر دوازده ساله محجبه ایرانی را دیدم که در همان اوائل مبارزه به شکل وحشیانه ای کتک خورد و حجاب از سرش کنار رفت. من اولین بار بود که مسابقه قفس را می دیدم و برایم سوال پیش آمد که فرق حیوان با اینها چیست؟ این مبارزه که به دعوا بیشتر شبیه است تا ورزش. و اگر هم ورزش باشد آیا ارزش آن را دارد که حجاب دختر مسلمان در جلوی دید این همه مرد ناظر کنار رود؟
دلم به درد آمد و بیش تر از آن زمانی به درد آمد که متوجه شدم در کشور خودمان که اسم اسلام را یدک می کشد نیز این گونه مسابقات وحشی بازی نیز انجام می شود.
با سلام آفرین به شما حسن عزیز که اینطور فکر میکنید.