سبکهای ورزش رزمی=ضعیف کشی

سالهای بیشماری است که سبکهای مختلف رزمی ابداع شده اند و در سطح جهان توسط بیشماری از افراد مورد استفاده قرار می گیرد .

افراد زیادی در این سبکها به رتبه استادی رسیده اند و مقالات بسیاری درمورد فنون و روشهای حمله و دفاع نوشته شده است . حالا بیاییم و یک نگاهی به ساختار فنون این سبکها بیاندازیم تا با ماهیت و نگرش ساختاری این سبکها بیشتر آشنا شویم.

اساس و پایه سبکهای رزمی بر این موضوع استوار است که شما یاد بگیرید در مقابل ضربه ای که حریفتان به سمت شما پرتاب میکند با فنونی که ضربه حریف را بلوکه میکند و یا به کنار میزند مانع اصابت آن ضربه به بدنتان شوید .

طبق قانون علمی و فیزیکی نیوتن شما باید حداقل به اندازه نیروی وارده توسط ضربه حریفتان قوی باشید تا بتوانید مانع اصابت آن ضربه به بدنتان گردید که تازه این در حد ممانعت از اصابت ضربه حریف به شما است. ولی برای اینکه بتوانید راه را برای ضربه زدن به حریف باز کنید باید کمی قویتر از حریفتان باشید تا بتوانید ضربه او را به کنار زده و خود ضربه ای به او وارد کنید. لطفا در این مورد بیشتر تامل کنید تا کاملا متوجه منظور بنده شوید.

پس وقتی ما بتوانیم ضربه حریف را بلوکه کنیم و بعد آنرا با نیرویی بیشتر به کنار بزنیم این معنی را میدهد که ما باید از حریفمان قویتر باشیم چیزی که در همه ورزشهای رزمی مطرح می باشد یعنی قوی کردن بدن برای مقابله با حریف!!!

حالا خودتان کلاهتان را قاضی کنید و ببینید این یعنی چه؟ آیا جز این است که شما باید قویتر از حریفتان باشید پس باید حریفتان از شما ضعیف تر باشد تا فنونتان در مقابل او کاربرد داشته باشد؟

پس نتیجه می گیریم که ما مدتی زمان و مقداری هزینه و ریسک صدمه دیدن در تمرینات را متحمل می شویم تا فنونی را فراگیریم که بتوانیم فردی ضعیف تر از خودمان را شکست دهیم؟! آیا این منطق است؟ آیا فرد ضعیف تر از خودمان را نمی توانیم بدون مهارت در چنین فنونی شکست دهیم؟

پس یعنی فنون ورزشهای رزمی تنها بر این اساس بنا شده اند تا ما بتوانیم حریف ضعیف تر از خودمان را شکست دهیم و این اوج حماقت است.

اما در هنرهای رزمی چینی مخصوصا در سبک وو وی تائو  مبنای نگرش و اساس بنای فنون بر این قرار است که ما با حریفی که قویتر از ما است درگیر هستیم پس نباید برای مقابله با ضربات حریف با نیروی خود برای مقابله اقدام کنیم بلکه باید نیروی حریف را با روشهای خاصی که در سبکمان داریم منحرف کرده و نیروی او را بر علیه خودش استفاده کنیم.

پس نتیجه می گیریم که مبنای نگرش سبکهای رزمی ضعیف کشی است ولی مبنای نگرش هنرهای رزمی مقابله با حریفان قویتر میباشد یعنی اساس آموزش برای ضعیفان میباشد تا بتوانند در مقابل افراد قوی از خود دفاع کنند.

6 Responses

  • سیفو قهرمانی، در این مبحث نیروهای متافیزیکی کجا قرار می‌گیرند. با تشکر

    • سلام من در تعجبم که شما چطور جواب این سوالاتتان را در سایت نمی بینید! احتمالا حوصله مطالعه و بازدید سایت را ندارید و تنها برای نوشتن کامنت وارد سایتمان می شوید . ما در سایتمان آدرس کانال تلگراممان را نیز قید کرده ایم ولی من استثناعا باز اینجا برایتان می نویسم .wuweitao@

  • دقیقا همینطور هست سی فو جان
    در برخی از سبک های رزمی نیز شاهد هستیم که افراد برای قوی تر کردن جسم خود و مقابله با شدت ضربات وارد آمده از جانب حریف ، به بدنسازی های نامعقول روی می آورند.
    مانند: شکستن اجسام توسط خود فرد و یا وارد آوردن ضربه توسط اجسام بر روی قسمت هایی از بدن توسط فردی دیگر(هم تمرینی)، که نتیجه ی این تمرینات چیزی نیست جز آسیب و پیری مفاصل.
    “”عقل سالم در بدن سالم است””

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *